آدرينا شريفآدرينا شريف، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه سن داره

آدرينا يعني عشق مامان و بابا

سفر مشهد

سفر مشهد ۱۳ مهر ماه ۱۳۸۹ من و تو و بابا حمید رضا سه تایی رفتیم پابوس امام رضا و دیدن مامان بزرگ مشهدی و محمدجون و خاله ویدا . البته تو وقتی دو ماه توی شکم مامان هم بودی رفته بودی مشهد ولی این بار خودت توی این دنیا کنار مامان و بابات آمدی که یک مزه دیگه ای داشت . چند شب که خونه مامان بزرگ مشهدیت بودیم خیلی گریه کردی حقیقتش کلاْ تا آخرهای ماه ۷ تو خیلی گریه می کردی ...
14 ارديبهشت 1390

واکسن

حالا هفت روز از زدن واكسن يك سالگي ات گذشته و حالتهاي سرما خوردگي و آب ريزش بيني و تب كه باعث شده كلافه باشي به همين دليل ما دقيقاً‌ هر كار تو دوست داري برات انجام داديم . دختر نازنيم يك واكسن ديگه داري ۶ ماه ديگه و ديگه تا مدت طولاني از واكسن راحتي عسل مامان .   يك دنيا دوست دارم من و بابايي هر كاري مي كنيم فقط براي تو   ...
14 ارديبهشت 1390

واکسن

حالا هفت روز از زدن واكسن يك سالگي ات گذشته و حالتهاي سرما خوردگي و آب ريزش بيني و تب كه باعث شده كلافه باشي به همين دليل ما دقيقاً‌ هر كار تو دوست داري برات انجام داديم . دختر نازنيم يك واكسن ديگه داري ۶ ماه ديگه و ديگه تا مدت طولاني از واكسن راحتي عسل مامان . يك دنيا دوست دارم من و بابايي هر كاري مي كنيم فقط براي تو ...
14 ارديبهشت 1390

واکسن

حالا هفت روز از زدن واكسن يك سالگي ات گذشته و حالتهاي سرما خوردگي و آب ريزش بيني و تب كه باعث شده كلافه باشي به همين دليل ما دقيقاً‌ هر كار تو دوست داري برات انجام داديم . دختر نازنيم يك واكسن ديگه داري ۶ ماه ديگه و ديگه تا مدت طولاني از واكسن راحتي عسل مامان . يك دنيا دوست دارم من و بابايي هر كاري مي كنيم فقط براي تو ...
14 ارديبهشت 1390

نوزادی

         نوزادي از نوزادیت نمی دانم چی باید بگم چون خیلی جیگر بودی دو روز که بیمارستان بودیم همه اش پرستارها به بهانه های مختلف تو را می بردن تا باهات بازی کنند و می گفتند این دختر زیبا روی لپ گلی واقعاْ دوست داشتنیه و مثل اسمشه ....   البته قضيه بي خوابيها و كم خوابيهات كم كه يك شاهنامه است همان شب اول توي بيمارستان كه هنوز حتي 24 ساعت هم از زندگيت سپري نشده بود اصلاً نمي خوابيدي و خيلي گريه كردي ،‌ واقعاً اذيت شدم و نگرانت بودم فكر مي كردم خدايي نكرده مشكلي داري اما الان كه يكسالت هم گذشته مي دانم كه تنها مشكلت اين است كه فقط مي خواي بيدار باشي و نخوابي ببيني اطرافت چه خب...
14 ارديبهشت 1390

نوزادی

نوزادي از نوزادیت نمی دانم چی باید بگم چون خیلی جیگر بودی دو روز که بیمارستان بودیم همه اش پرستارها به بهانه های مختلف تو را می بردن تا باهات بازی کنند و می گفتند این دختر زیبا روی لپ گلی واقعاْ دوست داشتنیه و مثل اسمشه .... البته قضيه بي خوابيها و كم خوابيهات كم كه يك شاهنامه است همان شب اول توي بيمارستان كه هنوز حتي 24 ساعت هم از زندگيت سپري نشده بود اصلاً نمي خوابيدي و خيلي گريه كردي ،‌ واقعاً اذيت شدم و نگرانت بودم فكر مي كردم خدايي نكرده مشكلي داري اما الان كه يكسالت هم گذشته مي دانم كه تنها مشكلت اين است كه فقط مي خواي بيدار باشي و نخوابي ببيني اطرافت چه خبره و دنيا دسته كيه . الهي مامان قربون اون ...
14 ارديبهشت 1390

نوزادی

نوزادي از نوزادیت نمی دانم چی باید بگم چون خیلی جیگر بودی دو روز که بیمارستان بودیم همه اش پرستارها به بهانه های مختلف تو را می بردن تا باهات بازی کنند و می گفتند این دختر زیبا روی لپ گلی واقعاْ دوست داشتنیه و مثل اسمشه .... البته قضيه بي خوابيها و كم خوابيهات كم كه يك شاهنامه است همان شب اول توي بيمارستان كه هنوز حتي 24 ساعت هم از زندگيت سپري نشده بود اصلاً نمي خوابيدي و خيلي گريه كردي ،‌ واقعاً اذيت شدم و نگرانت بودم فكر مي كردم خدايي نكرده مشكلي داري اما الان كه يكسالت هم گذشته مي دانم كه تنها مشكلت اين است كه فقط مي خواي بيدار باشي و نخوابي ببيني اطرافت چه خبره و دنيا دسته كيه . الهي مامان قربون اون ...
14 ارديبهشت 1390

ورود به نی نی وبلاگ ....

سلام امروز بالاخره موفق شدم در دفترچه خاطرات دختر گلم آدرینا را در نی نی بلاگ افتتاح کنم امیدوارم مانند دفترچه خاطرات قبلی ات یعنی بلاگفا مشکلی به وجود نیاد و تا آخر همه چی مرتب باشه و عکسهاتم باز بشه . برای شروع یک عکس جدید ازت می زارم که هر کی ببینه حالش را ببره ... ...
14 ارديبهشت 1390

ورود به نی نی وبلاگ ....

سلام امروز بالاخره موفق شدم در دفترچه خاطرات دختر گلم آدرینا را در نی نی بلاگ افتتاح کنم امیدوارم مانند دفترچه خاطرات قبلی ات یعنی بلاگفا مشکلی به وجود نیاد و تا آخر همه چی مرتب باشه و عکسهاتم باز بشه . برای شروع یک عکس جدید ازت می زارم که هر کی ببینه حالش را ببره ... ...
14 ارديبهشت 1390